میگویند جیرجیرک خواص درمانی دارد. دردهای عضلانی و دست و پا درد را تسکین میدهد. شنیدم بازار جیرجیرک بسیار پررونق شده است. عکسی از فروشنده جیرجیرک دیدم که کیسه پلاستیکی پر از جیرجیرک در دست دارد و در بازار عرضه میکند.
یاد دوران افول دانش پزشکی ایران در ادوار پس از مغول و تیموری و نسخههای عجیب و غریب حکیم باشیهای اعصار صفوی و افشاریه و قاجاریه افتادم و تجویزهای خرافاتی برای درمان دردهای مردم تمام کثیف، خطرناک، ضدبهداشتی و حتی مرگآور. چقدر طول کشید که مردم آن خرافات را کنار گذاردند.
کتابی داشتم شامل همان نسخههای حکیم باشیها که گاهی به مرگ بیماران منتهی میشد.
ناصرالدین شاه در مراجعت از فرنگ به سال ۱۳۰۷ هـ. ق به علت بدغذایی اسهال خونی گرفت. حکیم باشیها به او داروهایی دادند که به حال احتضارش کشاندند. دکتر فووریه فرانسوی با یک تجویز نسخه معالجهاش کرد و از مرگ حتمی نجاتش داد.
من شمهای از آن داروهای خاله زنکی که مدفوع سگ و گربه هم در میانشان بود، سالها پیش در هفته نامه سداست چاپ کردم. قرار است کتاب مفصل از «حکیمباشی تا دکتر» را ناشری بی تعهد نشر دهد. سال هاست رفته نشر دهد که پیدایش نیست.
شنیدهام منشأ این جیرجیرک بازی کتابی است که در اروپا چاپ شده و نویسنده مدعی است قرصی از جیرجیرکها تهیه کرده که دردهای عضلانی را تسکین میدهد.
پاکستانیها سال هاست به جنوب ایران میآیند و بالههای کوسهها را میخرند و میبرند. میگویند برای تقویت جنسی و اولادآوری مؤثر است.
خودم در تایلند در یک سفر ییلاقی (برای گردش نرفته بودم. میهمان یونیسف بودم. مرا برای سیر و سیاحت در روز تعطیل به اطراف بانکوک برده بودند) دیدم در میهمانخانهای سوسکهای درشت و مگس و زنبور و پشه و چند حشره دیگر را در ماهیتابه پر از روغن میریختند، فلفل قرمز و سبز و خردل و سس گوجه فرنگی به آن میزدند، برشته میکردند و سر سفره میآوردند.
در فیلیپین ندانسته به رستوران چینی رفتم و صدای میومیوی گربهها و عوعوی سگها را شنیدم و به من گفتند این دو حیوان بدبخت را سلاخی میکنند و سرسفره میآورند! گریختم و دو شبانه روز حالم بد بود.
در زمان حکومت دکتر مصدق هجوم ملخ عربستان به ایران پیش آمد. جراید مینوشتند مردم جنوب شرقی ایران آن قدر گرسنهاند که جشن میگیرند که ملخ عربستان روی مزارع را پوشانده است. تورهای بزرگ میانداختند و ملخها را میگرفتند و در آب جوش میریختند و شوربا میپختند و میخوردند.
جراید انگلیس این تصاویر را چاپ میکردند که ببینید قطع پول نفت با ایرانیها چه کرده که سوپ و یورش ملخ میخورند. سالهای متمادی بود من هیچ نشنیده بودم در جنوب ایران کسی ملخ بخورد تا چه رسد به جیرجیرک!
بعد وقتی خواندم برنج ایران به کیلویی ۱۵ هزار تومان رسیده و برنج وارداتی را که با در نظر گرفتن نرخ متوسط دلار ۳۳۰۰ تومانی باید کیلویی ۲۸۰۰ تومان بفروشند معادل ۸۶ سنت با افزایش ۲۵۰ درصدی کیلویی حدود ۷۰۰۰ تومان میفروشند تا دلالها به سود برسند فهمیدم راز جیرجیرک خوردن عدهای از مردم سیرجان چیست؟ با بهای فزاینده گوشت قرمز و ماکیان و ماهی و حبوب راز جیرجیرک خوری را دریافتم.
آخر جیرجیرک هم شده غذای ملت متمدن ایران که ۵۰۰۰ سال سابقه زندگی مدنی و ۳۰۰۰ سال سابقه تشکیل دولت دارد؟ واقعاً مسئولان ششلیک خور خجالت نمیکشند؟
واقعاً آقایان و خانمهایی که هنوز حقوق ۵۰-۶۰-۷۰ ۱۰۰ میلیون تومانی میگیرند احساس شرم نمیکنند؟
پس از ماه رمضان دیدم نرخ همه اجناس و خوردنیها و مایحتاج مردم یکدفعه گران شد. میپرسید چرا؟ جواب میدهند دولت فشار آورده که مالیات بر ارزش افزوده باید از آش رشته، ساندویچ کالباس، پیتزا، چلوکباب کوبیده و چلوخورش اخذ شود!
مردم در تهران و شهرهای بزرگ خبر از شهرهای کوچکتر و ولایات و قصبات ندارند. میبینید که در تهران هر روز انواع غذاهای فاسد و مواد غیرقابل مصرف کشف و معدوم میشود، ببینید در ایالات چه میگذرد؟ آخر چه شده که ایرانی خوش خوراک و حلال خور باید جیرجیرک بخورد؟
کشوری بدین پهناوری، با این همه مواد خوردنی، با این همه کشتزارها و با این همه باغهای میوه، با میلیونها رأس گوسفند و گاو و گوساله، چقدر این قدر مردمش محروم باشند که آبگوشت جیرجیرک بخورند؟
میگویند در مساحت ایران میتوان ۲۲ کشور جهان را گنجاند؟ میگویند میتوان مشکل کم آبی در ایران را حل کرد. میگویند حیات به دریاچه ارومیه بازگشته است، آخر چرا باید مردم سیرجان سیرسیرک و جیرجیرک بخورند. زمانی مردم کنار بشقاب چلوکباب برگ و کوبیده، زرده تخم مرغ، خام میریختند و میخوردند. پزشکان هشدار بیماری سالمونلا دادند و آن زرده خام تخم مرغ خوری منسوخ شدند چرا امام جمعه باید فتوا دهد؟ چرا وزارت بهداشت و درمان هشدار نمیدهد و جیرجیرک فروشان بازداشت و جیرجیرک هایشان به دور ریخته نمیشود؟ تا کی بیمبالاتی؟ تا کی آبروریزی؟
نظر شما